ناشناس گفت

مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان

ناشناس گفت

مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان

خاطرات دانشگاه

یک مرحلۀ دیگه از زندگیم هم سپری شد.

واقعا راست میگن که دانشگاه بهترین مقطع زندگی هر کسی است.

تجربۀ اتفاقات جدید، چه شیرین چه تلخ، که منو با یه دنیای جدید آشنا کرد.


در طول این شش سال و اندی خاطرات خوب و بد زیادی داشتم.

یاد سر کار گذاشتن تو جشن ورودی بخیر.

تجربۀ کلاسهای ریاضی 1 و 2 و استرس اینکه نمودار میزنن یا نه.

یاد کلاس پیچوندنا و امتحان دادنا،

یا دور همیامون توی تعاونی؛ چه قدر می خندیدیم و چه کارایی می کردیم.

تجربۀ یک عشق، که شاید خیلی خوب تموم نشد ولی خاطرات خوبی هم داشت که هیچ وقت فراموش نمی کنم.

یاد رستوران رفتنا، خرید رفتنای بعد دانشگاه؛ یاد اردو ها و کوه هایی که رفتیم،

یاد دونه دونه رفتن بچه ها و مهمونی های خداحافظی.

یادش بخیر قبولی ارشد، جلسه های یکشنبه، استرس مقاله، استرس روز دفاع...


تو این مدت چیزهای زیادی یاد گرفتم و با افراد زیادی آشنا شدم.

یه سری آمدند و رفتند.

یه سری دیگه آمدند و ماندند و شدن صمیمی ترین دوستای من.

ولی خاطرات این دوره رو چه خوب چه بد، هیچ وقت با هیچی عوض نمی کنم.


نظرات 1 + ارسال نظر
sibtOrsh.iR پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:05 ب.ظ http://sibtorsh.ir

سلام دوست خوبم
وبت خیلی قشنگه
لطفا به سایت منم سر بزن
اگه میل به تبادل لینک داشتید لطفا سایت بنده را با عنوان سایت تفریحی سیب ترش لینک کنید و به ما خبر دهید
ممنون
.
.
.
یادت نره ها سر بزنی
sibtOrsh.iR
سایت تفریحی سیب ترش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد