ناشناس گفت

مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان

ناشناس گفت

مگذارید نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان

...

مژه می زنی که یه وقت نریزه اشکات، 

با سر پایین زل می زنی به نوک کفشات، 

منجمد میشه خون داغ تو رگهات، 

می گیره صدات و یخ می زنه دستات.  

 

پ.ن: همیشه از سه چیز متنفرم: تهمت، ترحم، دورغ!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد